کد مطلب:188818 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:147

شناخت خداوند و صفات او
بخش مهمی از معارف و درس های امام باقر (ع) در زمینه ی شناخت خداوند و صفات او است، كه بخشی از آن ها را در گذشته تحت عنوان «تبیین معارف اصولی دین» یادآور شدیم.

در این جا نیز به عنوان نمونه از روایتی یاد می كنیم كه امام باقر (ع) شرط بندگی و عبادت انسان به درگاه خداوند را، معرفت و شناخت وی دانسته است.

امام باقر (ع) به ابوحمزه فرمود:

كسی می تواند به حق، عبادت خداوند را به جا آورد كه به او معرفت داشته باشد و خدا را به درستی و شایستگی بشناسد، و اما كسی كه شناخت درستی درباره ی ذات مقدس او نداشته باشد، خدا را همانند این مردم عوام و گمراه (بی محتوا و سطحی) عبادت خواهد كرد! [1] .

از آن حضرت سؤال شد كه چه مقدار از شناخت خداوند، ضروری است به طوری كه به كمتر از آن نمی توان اكتفا كرد؟

فرمود: كمترین و ضروریترین مرحله ی شناخت خداوند این است كه بدانی: هیچ چیز همانند او نیست و هیچ موجودی به او شباهت ندارد، و دارای علم، شنوایی و بینایی ازلی است. [2] .



[ صفحه 256]



امام باقر (ع) با این كه در توصیف پروردگار و بیان صفات و ویژگی های او، سخنان استدلالی و درس های فراوان دارد، اما اهل ایمان را از تفكر و مناظره در دو میدان نهی كرده است:

1- نهی از تفكر در ذات خداوند

امام (ع) در این باره می فرمود: از تفكر در ذات خدا بپرهیزید و درباره ی آن نیندیشید ولی هرگاه خواستید كه به عظمت او پی ببرید، آفریده های عظیم او را مورد مطالعه قرار دهید. [3] .

2- نهی از مباحثه های بیحاصل و دشمنی زا.

امام (ع) در این زمینه می فرمود: از خصومت ها و ستیزه جویی ها (در مباحث اعتقادی و دینی) بپرهیز؛ زیرا این گونه مناظره ها، شك آفرین و مایه ی نابودی عمل و خرد شدن شخصیت فرد است. چه بسا در چنین مناظره هایی، فرد سخنی بر زبان آورد كه هرگز مورد آمرزش قرار نگیرد. در گذشته، مردمانی وجود داشتند كه دانش های بایسته و مورد نیاز خود را رها كرده و به جستجوی مطالبی پرداختند كه نیازی بدان نداشتند و از پرداختن به آن ها نهی شده بودند، تا آنجا كه رشته ی تحقیق آن ها به ذات خدا رسید و سرگردان و متحیر شدند، آن چنان كه هر گاه كسی یكی از آنان را از پیش رو صدا می زد، برای پاسخ دادن، به پشت سرش رو می گردانید و هر گاه از پشت سر او را صدا می زد، به پیش روی خود توجه می نمود! [4] .

منظور امام (ع) از بیان اخیر این است كه وقتی اساس تحقیق و موضوع آن نادرست باشد و از شیوه های ستیزه جویانه و غلط استفاده شود، كار مناظره و تحقیق، جز حیرت و تناقض گویی حاصلی ندارد، تا آن جا كه فرد، بدیهی ترین امور



[ صفحه 257]



را نادیده گرفته، یا از درك آن عاجز می شود.


[1] انما يعبد الله من يعرف الله، فاما من لا يعرف الله فانما يعبده هكذا ضلالا... همان، كتاب الحجة، باب معرفة الامام، حديث 1.

[2] سئل ابوجعفر (ع) عن الذي لا يجتزء بدون ذلك من معرفة الخالق؟ فقال: ليس كمثله شي ء لم يزل عالما سميعا بصيرا. اصول كافي، ج 1، كتاب التوحيد، باب ادني المعرفة، حديث 2.

[3] اياكم و التفكر في الله و لكن اذا اردتم ان تنظرا الي عظمته فانظروا الي عظيم خلقه. اصول كافي، ج 1، كتاب التوحيد، باب النهي عن الكلام في الكيفية، حديث 7.

[4] اياك و الخصومات فانها تورث الشك و تحبط العمل و تردي صاحبها و عسي ان يتكلم بالشي ء فلا يغفر له، انه كان فيما مضي قوم تركوا علم ما وكلوا به و طلبوا علم ما كفوه حتي انتهي كلامهم الي الله فتحيروا حتي ان كان الرجل ليدعي من بين يديه فيجيب من خلفه و يدعي من خلفه فيجيب من بين يديه. اصول كافي ج 1، كتاب التوحيد، باب النهي عن الكيفية، حديث 4.